زندگي‌ هماغوش‌ مرگ‌

فرهنگی اجتماعی

زندگي‌ هماغوش‌ مرگ‌

قسمت‌ چهارم‌

زندگي‌ هماغوش‌ مرگ‌
علي‌ (ع) مرگ‌ را از زندگي‌ جدا نمي‌داند. آن‌ كه‌ مرگ‌ را نشناسد، درحقيقت‌ زندگي‌ را نمي‌شناسد(39) و كسي‌ كه‌ زندگي‌ را باز شناسد، مرگ‌ را نيز بازمي‌شناسد.
درونمايه‌ زندگي‌ در اين‌ جهان‌ خاكي‌ دو چيز است‌: آمدن‌ و رفتن‌. علي‌(ع) در جاي‌ جاي‌ نهج‌البلاغه‌ ما را با اين‌ حقيقت‌ آشكار آشنا مي‌سازد:
خداوند دنيا را خوار شمرد. از اين‌ رو، حلالش‌ را به‌ حرام‌ و خيرش‌ رابه‌ شرّ و زندگي‌اش‌ را به‌ مرگ‌ و شيريني‌اش‌ را به‌ تلخي‌ در آميخت‌. دنيارا به‌ كام‌ دوستانش‌ گوارا نساخت‌ و از اين‌ كه‌ به‌ دشمنانش‌ ارزاني‌ دارد،بخل‌ نورزيد. خيرش‌ اندك‌ است‌ و شرّش‌ آماده‌ است‌. جمعش‌ فناپذيراست‌ و ملكش‌ نه‌ بر دوام‌ و آبادي‌اش‌ را خرابي‌ در پي‌ است‌.(40)
در اين‌ بيان‌ رسا، مولاي‌ متَّقيان‌ ما را با حقيقت‌ دنيا آشنا مي‌سازد تا دل‌ به‌آن‌ نبنديم‌. كه‌ منزلگاه‌ سفر است‌ نه‌ سراي‌ اقامت‌. جلوه‌اش‌ بر غفلت‌ استواراست‌ و جمالش‌ بر فريب‌. بساطي‌ است‌ كه‌ نزد خدا ارج‌ و منزلت‌ ندارد؛ زيراحلالش‌ با حرام‌ آميخته‌، خيرش‌ با شرّ همراه‌ و زندگي‌اش‌ با مرگ‌ هماغوش‌است‌. علي‌ (ع) در جاي‌ ديگر مي‌فرمايد: سروش‌ غيب‌ پيوسته‌ آواز مي‌دهد كه‌سرانجام‌ زايش‌، مرگ‌ است‌ و پايان‌ گردآوري‌، فروپاشي‌ است‌ و نهايت‌آباداني‌، ويراني‌ است‌.(41)
روشن‌ است‌ كه‌ اگر بنياد جهان‌ بر بقا و ثبات‌ بود نسل‌هاي‌ نخستين‌مي‌ماندند و نوبت‌ به‌ ما نمي‌رسيد. آري‌، بقاي‌ دنيا بر فنا است‌ و زندگي‌اش‌ زاده‌مرگ‌ است‌ و به‌ قول‌ سهراب‌ سپهري‌ «ريّه‌هاي‌ لذّت‌، پر [از] اكسيژن‌ مرگ‌است‌».

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: برچسب‌ها: مرگ از زندگی جدا نیست, درونمایه زندگی آمدن ورفتن, دنیاخواراست, دنیافناپذیر, دنیامنزلگاه است, سرای اقامت نیست, جمال فریب, سرانجام زایش مرگ است, ,
نويسنده : علی